برف به دور هم بودنش زیبا بود، اینکه مامان جلومون رو بگیره که صبرکنید بعد از اینکه بارش تموم شد برین برف بازی، بعد جوری بهمون لباس بپوشونن که تکون نتونیم بخوریم،بعید بریم آدم برفی درست کنیم ، برف بازی کنیم ،مامان همش بهمون سر بزنه بگه کلاهتون رو درست کنین،بعد با بینی قرمز و فین فین کنان و جورابای خیس بیابم خونه ، مامان تند تند لباسامون رو عوض کنه ،بعد بابا کدو با شکر شیرین شده بده بخوریم،ما هم جلو تلوزیون بشینیم بخوریم،وگرنه برفی که هر کی یکجای دنیا باشه و آدم برفی نباشه فایده نداره،فقط سردِ!
بچه که بودیم معنی برف ،تعطیلی و آدم برفی بود.
بزرگ که شدیم از معنی برف فقط سرماش موند.
(روزبه)
زمستان ۱۳۹۵