اون دسته از دوستانی که استرات آپ , سایت یا پروژه ای رو از صفر (ایده) تا اجرا خودشون انجام دادن متوجه میشن که وقتی میگم یک سایت یا یک برنامه یا یک پروژه مثل بچه آدم میمونه یعنی چی تو سال ۱۴۰۱ خیلی اتفاق های بدی برام افتاد اما چندتا رو خودم با دست خودم انجام دادم مثل خاتمه دادن به پروژه ها (شما بخونید به خاک سپردن بچه ها) ساپیار , لت آس , … و بزرگترینشون که OLPrj بود که واقعا بعد از یک چالش بزرگ با کلی ناراحتی بستمش و تمام شد تک تک این ها…

سلام  ، چند مدت پیش بود که یکی از همکاران در یک مجموعه ای تماس گرفتند که آیا شما از طرف ما درخواست نیرو کار دادین !؟ من :    😐   نخیر بعد از تحقیق اولیه متوجه شدیم که شخصی در سایت آگهی دیوار اقدام به انتشار آگهی استخدام با انجام جعل هویت کرده و سپس از جویای کار درخواست می کند که برای ارتباط با آی دی تلگرامی که در آگهی درج شده تماس بگیرند ، وقتی هم که جویای کار بیچاره پیام میده ، یک لینک که مثلا فرم پیش استخدام است ، پر کند ، که در آخر…

این غذا عموماً در چای خانه هایی که خوراک ساده هم دارند پخته می شوند.این غذا یک میان وعده یا صبحانه عالی هست که در گیلان خیلی مورد علاقه مردم هست {من که خودم خیلی علاقه دارم} 😬 اما طرز تهیه اش خیلی راحت است : اول رب گوجه را با کمی روغن سرخ می کنید بعد تخم مرغ را با رب گوجه سرخ کنید لوبیایی که از قبل پخته شده را داخل ماهی تابه ریخته و میل می کنید اکثر مردم این غذارو با روغن زیتون و آبلیمو هم میل می کنند البته در گیلان غذای دیگه ای هم…

سلام این جمعه سیاه هم گذشت ، دیجیکالا و بامیلو هم باز شاهکارکردند ، و دنیا مجازی ترکید با این جمعه سیــــــــــــــــاهی که گذشت ، سایت ها که تا جمعه سیاه  شروع شد پوکیدند (پارسال هم اینجوری بود متاسفانه ) ، همش سرورش دان می شد و از کار می افتاد ، اما من خریدم رو انجام دادم ، بعضاً هم قیمت ها خوب بود ، الیته گفته می شد که بعضی از کالا ها قبلش گرون شده بود و با اعمال تخفیف به قیمت نرمال برگشته بود ( من نمی گم ، تو دنیای مجازی گفته شده بود 😉…

تو نمی توانی، کسی را مجبور کنی درست رفتار کند؛ اما می توانی طوری رفتار کنی که آرزو کند ای کاش درست رفتار می کرد.   خرم آن روز کز این منزل ویران بروم / راحت جان طلبم و از پی جانان بروم گر چه دانم که به جایی نبرد راه غریب / من به بوی سر آن زلف پریشان بروم دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت / رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم چون صبا با تن بیمار و دل بی‌طاقت / به هواداری آن سرو خرامان بروم در ره او چو قلم گر به سرم باید رفت…

متاسفانه ، مجبور شدم این پست رو بنویسم ، اصلا دلم نمی خواست در این مورد گله ای بکنم ، اما مجبور شدم ، چون سکوت فقط کار رو بدتر می کند ، چند وقتیست در گیر راه اندازی تعدادی سیستم اتوماسیون بودیم ، که یک قسمت مربوط به دستگاهی بود برای ثبت ساعت حضور و غیاب کارکنان مجموعه ، علت این که عنوان را پست خدمات قبل از فروش گذاشتم این بود که متاسفانه در اینجا قبل از اینکه جنس (کالا ، دستگاه ، نرم افزار ، حتی خدمات ، … ) به فروش برسه چوری بازارگرمی می کنند…

گروهی از فارغ‌التحصیلان پس از گذشت چند سال و تشکیل زندگی و رسیدن به موقعیت‌های خوب کاری و اجتماعی طبق قرار قبلی به دیدن یکی از اساتید مجرب دانشگاه خود رفتند بحث جمعی آن‌ها خیلی زود به گله و شکایت از استرس‌های ناشی از کار و زندگی کشیده شد. استاد برای پذیرایی از میهمانان به آشپزخانه رفت و با یک قوری قهوه و تعدادی از انواع قهوه‌خوری‌های سرامیکی، پلاستیکی و کریستال که برخی ساده و برخی گران‌قیمت بودند بازگشت; سینی را روی میز گذاشت و از میهمانان خواست تا از خود پذیرایی کنند. پس از آن که همه برای خود…